نقش هوش کسب و کار در سازمان ها و کسب و کار
هوش کسب و کار همانند واژه فناوری اطلاعات از جمله واژگانی است که در دهه های اخیر به دایره واژگان حوزه کسب و کار وارد شده است. همان طور که می دانید در عصر ارتباطات و اطلاعات، قدرت با کسانی است که از اطلاعات و ارتباطات بالایی برخوردار باشند. هر سازمان و کسب و کاری که از این قدرت برخوردار باشد در صنعت و حرفه خود در مقایسه با سایر رقبا در حوزه کاری خود متمایز و ممتاز می شود.
از این رو در یک دهه گذشته تمامی سازمان ها و کسب وکارهای برتر، سرمایه گذاری های بسیاری بر روی هوش کسب و کار و فناوری اطلاعات انجام داده اند.
در این مقاله به بررسی نقش هوش کسب و کار در سازمان ها و کسب و کار می پردازیم و امیدواریم مطالب مفیدی را به شما ارائه دهیم.
هوش کسب و کار (BI)
هوش کسب و کار (Business Intelligence) که به اختصار BI هم گفته می شود، به مجموعه فرآیند تبدیل داده های خام به اطلاعات کسب و کار مدیریتی گفته می شود که به مدیران سازمان ها کمک می کند تا تصمیمات سریع تر و بهتری بگیرند و بر اساس اطلاعات صحیح، عملکرد درست و سنجیده ای در زمان درست و مناسب از خود نشان دهند. در واقع به کمک هوش کسب و کار می توان کاوش و تحلیل اطلاعات را ساده تر نمود.
در یک تعریف واضح و روشن می توانیم بگوییم هوش کسب و کار یعنی در اختیار قراردادن اطلاعات مناسب به افراد مناسب در زمان مناسب برای اخذ تصمیم مناسب.
در یک تعریف جامع دیگر، هوش کسب و کار یعنی فرآیند بالا بردن سوددهی سازمان در بازار رقابتی با استفاده هوشمندانه از اطلاعات موجود در سازمان در فرآیند تصمیم گیری.
نقش هوش کسب و کار در سازمان ها و کسب و کار
هوش کسب و کار در سازمان ها و سایر کسب و کارها نقش بسزایی دارد که ما در این بخش به معرفی مهم ترین آن ها می پردازیم:
- تسریع و بهبود فرآیند تصمیم گیری مدیران سازمان ها
- یکپارچگی اطلاعات کل سازمان در یک سیستم
- کاوش آسان و دسترسی به اطلاعات در حداقل زمان ممکن
- تصمیم گیری کلان مبتنی بر تجربیات گذشته سازمان
- تشخیص، پیش بینی و مقایسه روند ها در سازمان
- ایجاد مزیت رقابتی در نوآوری محصول، رضایت مشتری و رهبری بازار
- بهبود در وضعیت مالی سازمان ها و کسب و کار
مزایای استفاده از هوش کسب و کار در سازمان ها
- با استفاده از هوش کسب و کار می توان میزان بازگشت سرمایه را به سرعت افزایش داد.
- هوش کسب و کار یک سرمایه گذاری افزایشی در حوزه فناوری اطلاعات است. یا به عبارتی دیگر هوش کسب و کار دست و پا گیر نبوده، لازم نیست مدیران به عنوان اولین کار به سر و کله زدن با سیستم های هوش کسب و کار بپردازند.
- توانایی مشاهده اطلاعات از منابع مختلف با استفاده از یک واسط ساده، مانند دیدن اطلاعات فروش که با هزینه های سازمانی مرتبط است.
- توانایی مشاهده خلاصه ای از داده های پراکنده در بخش های مختلف سازمان، مانند حقوق پرداختی کارمندان.
- توانایی مشاهده اطلاعات بر محور زمان با هدف مشاهده تغییراتی که سازمان در طول زمان به خود دیده است.
- بیشترین بهره مندی بدست آمده از هوش کسب و کار، امکان دسترسی بی واسطه به داده ها و اطلاعات توسط تصمیم گیرندگان در تمام سطوح سازمان است. در این صورت این افراد قادر خواهند بود که با دادهها تعامل داشته باشند و آن ها را تحلیل کنند و در نتیجه بتوانند کسب و کار را مدیریت نمایند.
در واقع در ساده ترین حالت هوش کسب و کار اطلاعاتی در مورد وضع کنونی کسب و کار به مدیران تحویل می دهد. با استفاده از هوش کسب و کار، اطلاعات در زمان مناسب و با انعطاف بیشتری در اختیار مدیران قرار داده می شود.
یک باور عامیانه در رابطه با هوش کسب و کار این است که تنها به کار شرکت های بزرگ می آید و این دسته از شرکت ها به دلیل حجم بالای تراکنش های مالی، تعداد فراوان مشتری ها، نمایندگی ها، بازاریاب ها و مانند آن به هوش کسب و کار نیاز دارند و کسب و کارهای کوچک یا متوسط نمی توانند از هوش کسب و کار استفاده کنند یا اصلا به استفاده از این راهبرد نیازی ندارند.
همچنین پیاده سازی سیستم های هوش کسب و کار زمان بر است و از سوی دیگر هزینه زیادی را به منابع مالی تحمیل می کند. و بر همین اساس بهتر است که شرکت های کوچک دور هوش کسب و کار را خط بکشند.
باید بگوییم تمام این عقاید نادرست هستند و شرکت های کوچک و متوسط هم باید از مزایای پرشمار هوش کسب و کار در روند کسب و کار خود استفاده نمایند. و البته عکس این قضیه صادق است زیرا شرکت های کوچک و متوسط می توانند با صرف هزینه ای کمتر و با شیوه ای آسان تر، سیستم های هوش کسب و کار را در تمام بخش های مختلف سازمان خود پیاده و اجرا نمایند و از مزایای متعدد آن بهره مند شوند.
درباره مدیریت
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ، و با استفاده از طراحان گرافیک است، چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است.
نوشته های بیشتر از مدیریت
دیدگاهتان را بنویسید